اعتبار قانونی مبایعه‌نامه در دادگاه چیست؟ (مقایسه با قولنامه)

در سال‌های اخیر، خرید و فروش ملک و خودرو بدون مراجعه به دفترخانه رسمی، یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات حقوقی بین مردم شده است. شاید برایت پیش آمده باشد که ملکی را خریده‌ای یا قصد خرید داشته‌ای و مشاور املاک برگه‌ای به نام «مبایعه‌نامه» را جلویت گذاشته و گفته «همین سند کافیه، قانونی هم هست!» اما آیا واقعاً همین‌طور است؟ آیا مبایعه‌نامه همان قولنامه است؟ و مهم‌تر از همه، اعتبار قانونی مبایعه‌نامه در دادگاه تا چه حد است؟
برای پاسخ دادن به این پرسش‌ها، لازم است کمی دقیق‌تر به مفهوم مبایعه‌نامه، تفاوتش با قولنامه، و دیدگاه فقهی و حقوقی قانون‌گذار در این باره بپردازیم.

مبایعه‌نامه چیست و چه زمانی تنظیم می‌شود؟

در ساده‌ترین تعریف، مبایعه‌نامه همان قرارداد خرید و فروش (بیع) است که بین خریدار و فروشنده تنظیم می‌شود. یعنی وقتی طرفین درباره‌ی مورد معامله، قیمت، و شرایط پرداخت به توافق رسیدند، با امضای مبایعه‌نامه در واقع عقد بیع را منعقد می‌کنند.
در قانون مدنی، به‌ویژه در ماده ۳۳۸ آمده است:

«بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.»

به زبان ساده یعنی: فروشنده چیزی را (مثلاً ملک یا خودرو) در مقابل مبلغ مشخصی به خریدار منتقل می‌کند. حال اگر این توافق در قالب سند مکتوبی به نام مبایعه‌نامه نوشته و امضا شود، از نظر حقوقی یک عقد بیع کامل محسوب می‌شود.

اما سؤال مهمی که معمولاً پیش می‌آید این است:
آیا برای اعتبار مبایعه‌نامه، حتماً باید سند رسمی باشد؟
در پاسخ باید گفت: خیر. بر اساس ماده ۱۰ قانون مدنی، هر قراردادی که مخالف صریح قانون نباشد و با رضایت طرفین بسته شود، معتبر است.
بنابراین، حتی اگر مبایعه‌نامه روی برگه‌ای ساده بین دو نفر نوشته و امضا شود، از نظر قانون دارای اعتبار حقوقی است، مشروط بر اینکه شرایط اساسی صحت معامله رعایت شده باشد (ماده ۱۹۰ قانون مدنی).

مبایعه‌نامه چیست و چه زمانی تنظیم می‌شود؟

قولنامه چیست و چه فرقی با مبایعه‌نامه دارد؟

خیلی‌ها تصور می‌کنند قولنامه و مبایعه‌نامه یکی هستند، اما در واقع این دو تفاوت‌های ظریف و مهمی با هم دارند.
قولنامه معمولاً به قراردادی گفته می‌شود که در آن طرفین «قول» می‌دهند در آینده معامله‌ای انجام دهند.
یعنی در قولنامه، هنوز بیع انجام نشده و فقط تعهد به انجام معامله وجود دارد. اما در مبایعه‌نامه، معامله صورت گرفته و طرفین به انتقال مالکیت متعهد شده‌اند.

برای مثال:
فرض کنید علی و رضا توافق می‌کنند که دو هفته بعد، ملکی را با قیمت مشخص معامله کنند. آن‌ها قولنامه‌ای می‌نویسند که متضمن این وعده است. اما اگر در همان لحظه پول رد و بدل شود و ملک عملاً فروخته شود، آن سند دیگر قولنامه نیست، بلکه مبایعه‌نامه است.

پس از منظر حقوقی:

  • قولنامه = وعده‌ی انجام معامله در آینده.
  • مبایعه‌نامه = خودِ معامله، یعنی بیع انجام‌شده.

دیدگاه فقهی نسبت به مبایعه‌نامه و قولنامه

در فقه اسلامی، بیع (خرید و فروش) از عقود لازم است. یعنی طرفین پس از انجام عقد نمی‌توانند بدون رضایت دیگری آن را فسخ کنند، مگر در مواردی که «خیار» وجود داشته باشد.
فقها از قرن‌ها پیش تأکید کرده‌اند که اصل بیع با ایجاب و قبول محقق می‌شود و لزوماً نیاز به سند نوشتاری ندارد. بنابراین از نظر فقهی، اگر مبایعه‌نامه نشانه‌ای از ایجاب (پیشنهاد فروش) و قبول (پذیرش خرید) باشد و شروط لازم (مانند مالیت، عقل، اختیار و معلوم بودن عوضین) رعایت شود، معامله صحیح و لازم است.

اما قولنامه در فقه اسلامی معمولاً به عنوان وعده بیع تلقی می‌شود، نه خودِ بیع. یعنی اگر کسی قول دهد ملکی را بفروشد، این وعده از نظر شرعی الزام‌آور نیست مگر اینکه به صورت شرط ضمن عقد یا تعهد قانونی درآید.

در نتیجه، از دید فقهی و حقوقی هر دو معتبرند، اما سطح اعتبارشان متفاوت است؛ مبایعه‌نامه عقد لازم و قولنامه صرفاً وعده یا تعهد.

دیدگاه فقهی نسبت به مبایعه‌نامه و قولنامه

آیا مبایعه‌نامه دست‌نویس هم در دادگاه اعتبار دارد؟

بله، و این یکی از نکات مهمی است که بسیاری از مردم نمی‌دانند.
در قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی، سند عادی و سند رسمی هر دو قابل استناد در دادگاه هستند.
ماده ۱۲۸۹ قانون مدنی می‌گوید:

«اسناد بر دو نوع‌اند: رسمی و عادی.»

بنابراین مبایعه‌نامه، چه دست‌نویس باشد، چه چاپی از بنگاه معاملات ملکی، تا زمانی که امضا و اثر انگشت طرفین را دارد، سند عادی معتبر محسوب می‌شود.
البته سند رسمی (مثل سند دفترخانه‌ای) قدرت اثباتی بیشتری دارد، اما سند عادی را نمی‌توان بی‌اعتبار دانست.

اینجاست که خیلی‌ها می‌پرسند:
پس چرا بعضی وقت‌ها دادگاه مبایعه‌نامه را قبول نمی‌کند؟
پاسخ ساده است: چون یا امضاها انکار شده، یا شرایط اساسی معامله رعایت نشده، یا مورد معامله (مثلاً ملک) دارای منع قانونی بوده است.
بنابراین اصل اعتبار دارد، مگر خلافش ثابت شود.

مبایعه‌نامه در مشاور املاک و نقش کد رهگیری

در معاملات ملکی، اغلب مبایعه‌نامه‌ها توسط مشاوران املاک تنظیم می‌شوند و دارای کد رهگیری هستند. این کد از طریق سامانه معاملات املاک کشور صادر می‌شود و نوعی اعتبار مضاعف برای سند ایجاد می‌کند.
اما نکته جالب اینجاست که وجود کد رهگیری شرط صحت معامله نیست.
یعنی حتی اگر برگه مبایعه‌نامه بدون کد رهگیری باشد، باز هم می‌تواند در دادگاه معتبر شناخته شود، مگر اینکه جعلی یا صوری باشد.

اما کد رهگیری به چه درد می‌خورد؟
به زبان ساده، مثل شماره ملی برای قرارداد است. باعث می‌شود معامله در سیستم ثبت شود، از فروش مجدد ملک جلوگیری گردد و در دعاوی بعدی، امکان استعلام سریع فراهم شود.
در نتیجه، داشتن کد رهگیری برای اطمینان بیشتر توصیه می‌شود، اما نبود آن موجب بی‌اعتباری مبایعه‌نامه نمی‌شود.

آیا بدون سند رسمی، مالک می‌شوم؟

یکی از بزرگ‌ترین سؤالات مردم همین است:

آیا وقتی مبایعه‌نامه دارم، واقعاً مالک ملک شده‌ام؟

از نظر حقوقی، پاسخ نسبی است.
در فقه و قانون مدنی، انتقال مالکیت در اموال غیرمنقول (مثل خانه و زمین) به صرف عقد بیع کامل می‌شود، یعنی با همان مبایعه‌نامه.
اما در قوانین ثبتی (به‌ویژه ماده ۲۲ قانون ثبت)، دولت فقط کسی را مالک رسمی می‌داند که نامش در دفتر املاک ثبت شده باشد.
پس از دید قانون ثبت، شما تا زمانی که سند رسمی نداشته باشید، مالک قانونی در برابر اشخاص ثالث نیستید؛ هرچند در رابطه بین خریدار و فروشنده مالک محسوب می‌شوید.

بنابراین، اگر فروشنده بعداً ملک را به دیگری بفروشد و آن فرد سند رسمی بگیرد، شما نمی‌توانید در برابر او ادعای مالکیت کنید، بلکه فقط می‌توانید از فروشنده‌ی اول شکایت کنید.
این همان نقطه‌ی تمایز بین مالکیت عرفی (بر اساس مبایعه‌نامه) و مالکیت رسمی (بر اساس سند ثبتی) است.

مبایعه‌نامه در مشاور املاک و نقش کد رهگیری

در صورت اختلاف، مبایعه‌نامه چگونه در دادگاه بررسی می‌شود؟

وقتی اختلافی پیش می‌آید مثلاً یکی از طرفین از انجام تعهدش خودداری می‌کند طرف مقابل می‌تواند به دادگاه مراجعه کند و به استناد مبایعه‌نامه طرح دعوی نماید.
دادگاه ابتدا اصالت سند را بررسی می‌کند (آیا امضا واقعی است؟ آیا سند جعل نشده؟)
سپس محتوا را از نظر انطباق با شرایط صحت معامله می‌سنجد.

در این مرحله، ممکن است پرسیده شود:

در اکثر مبایعه‌نامه‌ها بندی به نام وجه التزام وجود دارد؛ مبلغی که طرف متخلف باید به دیگری بپردازد.
مثلاً اگر فروشنده در تاریخ مقرر سند را منتقل نکند، باید روزانه مبلغی معین به عنوان جریمه بدهد.
دادگاه‌ها معمولاً این بند را معتبر می‌دانند، چون بر پایه‌ی اصل آزادی قراردادها (ماده ۱۰ قانون مدنی) تنظیم شده است.
اما اگر مبلغ وجه التزام غیرمنطقی و بسیار بالا باشد، قاضی ممکن است با استناد به قاعده‌ی «لاضرر» و اصول فقهی، آن را تعدیل کند.

آیا می‌توان مبایعه‌نامه را فسخ کرد؟

بله، اما نه به سادگی.
چون مبایعه‌نامه عقد لازم است و طبق قانون مدنی، فسخ آن فقط در صورت وجود یکی از خیارات قانونی ممکن است؛ مثل خیار عیب، خیار غبن، خیار تأخیر ثمن و غیره.
برای مثال، اگر خریدار پس از معامله متوجه شود ملک دارای مشکل حقوقی است، می‌تواند با استناد به خیار عیب درخواست فسخ کند.
در مقابل، اگر فروشنده از پرداخت وجه در موعد مقرر خودداری کند، خریدار حق فسخ دارد.
در هر دو حالت، باید مدارک کافی برای اثبات وجود خیار ارائه شود.

نقش وکلا و کارشناسان حقوقی در اعتبار مبایعه‌نامه

در نهایت، می‌توان گفت مبایعه‌نامه، اگرچه سند رسمی محسوب نمی‌شود، اما از دید قانون مدنی و فقه اسلامی اعتبار کامل دارد، مشروط بر اینکه شرایط صحت معامله رعایت شده و جعلی نباشد.
قولنامه هم در جای خود ارزش تعهدی دارد، اما تا وقتی به مرحله‌ی بیع نرسد، مالکیت ایجاد نمی‌کند.
پس اگر قصد خرید ملکی را داری، حتماً از اعتبار طرف مقابل، وضعیت ثبتی ملک، و دقت در تنظیم بندهای مبایعه‌نامه مطمئن شو.
در نهایت، به یاد داشته باش که مبایعه‌نامه می‌تواند همان‌قدر قدرتمند باشد که سند رسمی، به شرطی که درست تنظیم و درست استفاده شود.

مبایعه‌نامه یکی از پرکاربردترین اسناد در معاملات ملکی است و در صورتی که دارای شرایط اساسی صحت معامله باشد از جمله قصد و رضایت طرفین، موضوع معین و مشروع و امضای معتبر در دادگاه اعتبار کامل دارد. این سند نشان‌دهنده‌ی وقوع بیع است و می‌تواند مبنای صدور حکم الزام به تنظیم سند رسمی قرار گیرد، حتی اگر هنوز سند رسمی در دفترخانه ثبت نشده باشد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا